
عکس: بادران
نوشته: مریلیزا فابرگا
آیا تعلل و به تعویق انداختن کارها تمام رویاهایتان را تحت کنترل خودش در آورده است؟ اگر این مسئله حقیقت دارد، میتوانید یکبار برای همیشه، به استفاده از این فرایند 12 مرحلهای استفاده کرده و خودتان را از شر تعلل خلاص کنید.
ادامه مطلب را مطالعه کنید:
- . اگر از سه سال پیش آموزش پیانو را شروع کرده بودید امروز میتوانستید آهنگ "کلر دو لون" دبوسی را بنوازید.
- . آگر همزمان با فلان دوستتان در بهمان دورهی آنلاین آموزش راه اندازی استارتآپ شرکت کرده بودید، و هر چه یاد گرفته بودید دقیقاً مو به مو اجرا کرده بودید، الان مثل آن دوستتان توانسته بودید یک درآمد جانبی ثابت و قابل اعتنا برای خودتان دست و پا کرده باشید.
- . وقتی رئیستان شما را تشویق کرد در کلاسهای زبان فرانسه شرکت کنید به حرفش گوش کرده بودید، الان میتوانستید برای پستی که خالی شده و دنبال نیرو میگردند و توانایی مکالمه به زبان فرانسه یکی از الزامان اشتغال آن است، درخواست داده و تقاضای افزایش حقوق کنید.اما کاری که شما کردید این بود که تمام این کارها را وانهادید. به عبارت دیگر، گذاشتید تعلل جلوی بهتر شدنتان را بگیرد. به همین دلیل الان نمی توانید ساز بزنید، نمیتوانید مسافرتی که دلتان میخواهد را بروید چون پولی برای این کار ندارید، و فرد دیگری آن پست خالی را شده را گرفته و حقوقش افزایش پیدا کرده است. اما خبر خوب این است که هنوز راههایی برای مبارزه با تعلل و به تعویق انداختن کارها وجود دارد. در این مقاله میتوانید فرایندی 12 مرحلهای برای غلبه بر تعلل بیابید که شما را یکبار برای همیشه از شر این عامل عقب ماندگی راحت مینماید.
اگر چه الان یک ماه بیشتر است که دارم تمرینات قدرتی انجام میدهم اما خود من کسی بودم که مدتها برای شروع این کار تعلل میکردم. با این حال، چون شخصاً متخصص تعلل هستم — حتی کتابی در این رابطه نوشتهام تحت عنوان کتاب الکترونیکی غلبه بر تعلل- تصمیم گرفتم برای اینکه خودم را وادار به رفتن به باشگاه کنم توصیههای خودم را به کار ببندم.
در زیر کارهایی که باید بکنید را آوردهام:
1. موانع شروع کار را از بین ببرید.
یکی از دلایل اصلی افتادن افراد در دام تعلل موانع موجود بین این افراد و هدفی است که که میخواهند با شروع کارشان به آن برسند. و هر چه این مانع بزرگتر باشد، احتمال اینکه فرد در انجام آن کار تعلل ورزد بیشتر است.
آن دسته از خوانندههای من که مطالب وبلاگ مرا دنبال میکنند خبر دارند که به طور منظم به باشگاهی که میروم که متعلق به خودم است. من هر روز از دوشنبه تا جمعه به باشگاه میروم و داخل کابین کوچکی که شبیه به یک کلبه هست و در کنار استخر قرار دارد مینشینم. این باشگاه دارای ساختمان جداگانهای است که یک سالن ورزش در آن قرار دارد.
اوایل سال، به خودم گفتم میخواهم وزنه بزنم. کل کاری که باید میکردم این بود که بروم به ساختمانی که کنار ساختمان استخر و در همسایگی من قرار دارد. اما نتوانستم خودم را وادار به انجام این کار کنم. در اکثر اوقات؛ داشتم تعلل میکردم.
در نهایت از خودم پرسیدم بزرگترین مانعی که نمیگذارد باشگاه بروم چیست. به این نتیجه رسیدم که باید لباس ورزشی بپوشم. رفتن به باشگاه به این معنی بود که باید یک ساک ورزشی میخریدم و لباسهای ورزشیام را میریختم داخلش و هر روز این ساک را با خودم می بردم باشگاه، انجا لباس عوض میکردم و دوباره بعد از ورزش، باید لباسهای خودم را میپوشیدم و به محل کارم برمیگشتم. این کار برای من خیلی زحمت داشت.
برای رفع این مانع شروع کردم به استفاده از روش جریان سیال ذهن و هر روشی به ذهنم رسید روی کاغذ آوردم. اینطوری بود که راه حلی برای مشکل پیش رویم پیدا کردم.
رفتم داخل سایت آمازون و چند مدل لگ مدل کاپری پیدا کردم و در کنار آن، یک تیشرت مارک چمپیون که میتوانستم موقع کار در کنار استخر هم آنها را پوشیده و به کارم برسم و با همانها هم بروم برای ورزش. چند تا شلوار استرچ مشکی و چند تا تیشرت در رنگهای مختلف سفارش دادم. وقتی رسیدم هر روز که میآمدم باشگاه یکی از آنها را میپوشیدم.
بزرگترین مانع من برای رفتن به باشگاه از سر راهم برداشته شده بود. الان هم، موقع نوشتن این مقاله، باز همین لباسها تنم هست، و میتوانم همین حالا کامپیوترم را خاموش کرده و بروم باشگاه.
2. انگیزهتان را افزایش دهید.
به این نتیجه رسیدم برای اینکه به هدفم مبنی بر وزنه زدن و انجام تمرینها و گرفتن رژیم ورزشی برسم باید انگیزهام را افزایش بدهم. برای اینکه هر چه برای انجام کاری کمتر انگیزه داشته باشید، بیشتر احتمال دارد در انجام آن کار دچار تعلل بشوید.
کمی تحقیق کردم در مورد مزایای وزنه زدن، و به نتایج زیر رسیدم:
- . وزنه زدن باعث میشود چربی بیشتری بسوزانید؛ خیلی بیشتر از انجام ورزشهای هوازی.
- . هم وزنه زدن و هم ورزشهای هوازی برای مغزتان مفید هستند. با این حال، با انجام تمرینات قدرتی نسبت به وقتی که تنها حرکتهای هوازی انجام میدهید نوروژن بسیار بیشتری - رشد مغزی– در شما رخ میدهد.
- . وزنه زدن از استخوانهای شما محافظت کرده و به دوری از بیماریهایی مانند دیابت کمک میکند.
- . شما میتوانید با افزایش قدرت خود از روند پیریتان بکاهید.
- . وزنه زدن به شما کمک میکند استرستان از بین رفته و روحیهتان بهتر شود.
3. یک شروع تازه را کلید بزنید.
یکی از دلایل عمدهی دیگری که باعث میشود افراد دچار تعلل شوند این است که نمیتوانند به خودشان بگویند "خیلی خب، امروز همون روزیه که باید شروع کنم". بهترین راه برای غلبه بر این مانع این است که یک تاریخ برای شروع مشخص کنید. همانطور که در مقالهی قبلیام نوشتم "فهرست تاریخ تولد: 25 کاری که باید قبل از تولد بعدیات انجامش بدهی"، "شروع تازه" نشانهای زمانی است.
یعنی میشود یک نشانهی مهم مانند سال نو یا روز تولد شما باشند. با این حال، میتوانید نشانههای کوچکتر را هم انتخاب کنید، مانند یک فصل جدید، یک ماه جدید، و حتی شروع یک هفته جدید.
شروع انجام یک هدف با یک "شروع تازه" باعث افزایش شانس افراد جهت شروع کار به منظور دستیابی به این هدف میشود. بنابراین یک تاریخ برای شروع تازه معین کنید و این تاریخ را به عنوان روزی که میخواهید روی هدفتان کار کنید روی تقویم علامت بزنید. تصمیم گرفتم روز شروع تازه را بگذارم برای اولین دوشنبه دقیقاً سه هفته قبل از تاریخ تولدم.
4. برای رسیدن به هدف گامهای کوچک بردارید.
روز دوشنبه "شروع تازه" من فرا رسید. در کنار استخر لباس ورزش پوشیده نشسته بودم، داشتم در کامپیوترم چیزی تایپ میکردم، و کار نگارش آخرین کتاب الکترونیکیام پیشرفت خوبی کرده بود. به خودم گفتم همین که پاراگراف بعدی را بنویسم بلند میشوم و میروم باشگاه. اما نتوانستم خودم را وادار به انجام این کار کنم.
با این حال، موفق شده بودم خودم را قانع کنم یک گام کوچک به سمت هدفم در وزنه زدن بردارم. هرگز پایم را در ساختمانی که باشگاه در آن قرار داشت نگذاشته بودم و نمیدانستم داستان چیست. ه هیمن دلیل، یکی از کارکنان باشگاه را خواستم و از او در مورد چند و چون این قضیه سوال کردم. او مسیری که باید دنبال میکردم را به نم نشان داد و از این بابت از او تشکر کردم. به خودم گفتم همین یک گام کوچک برای روز اول خیلی هم خوب است.
بالاخره در آخر نتیجه باشگاه رفتنم این شد:
- . روز سه شنبه راه افتادم سمت ساختمانی که باشگاه در آن قرار داشت. اما واردش نشدم. فقط تا دم در ورودی رفتم، نگاهی به داخل انداختم و برگشتم سر جایی که همیشه در کنار استخر مینشستم و کار نوشتن کتاب الکترونیکیام را ادامه دادم.
- . روز چهارشنبه وارد ساختمان شدم، از در رد شدم و پرسیدم باشگاه در کدام طبقهی ساختمان قرار دارد. گفتند باشگاه در طبقهی پنجم قرار دارد و به سمت آسانسورها اشاره کردند.
- . روز پنجشنبه رفتم تا جلوی آسانسور و رفتم به طبقه پنجم، و تا جلوی میز پذیرش باشگاه قدم برداشتم. از محل پذیرش میتوانستم محوطهی باشگاه را از میان یک جفت در شیشهای ببینم. نگاهی انداختم و برگشتم.
- . روز جمعه وارد باشگاه شدم. به سرعت نگاهی به اطراف کردم تا ببینم داستان از چه قرار است و سپس رفتم سمت یکی از دستگاههای ورزشی. رفتم روی دستگاه استپ مستر، حدود ده دقیقه تمرین کردم، و آمدم بیرون.
ادامه دارد ...
0 اظهار نظر