
مدیر بازاریابی نقش بسیار مؤثری در موفقیت یک سازمان دارد. مدیر بازاریابی باید توانایی تحلیل منطقی دادههای جمع آوری شده از بازار را داشته باشد و خلاقیت کافی برای سبقت گرفتن از رقبا را در خود بپروراند. در ادامه نکاتی را به شما می گوییم که هر مدیر بازاریابی برای رسیدن به موفقیت، به آنها نیاز دارد. با یوکن همراه باشید.
برای این که مدیر بازاریابی موفقی شوید، باید چند نکته را رعایت کنید. این نکات به شما کمک می کند تا دید وسیعتری درباره وظایف و پیش نیازهای موفقیت یک مدیر بازاریابی داشته باشید.
خیلی از مردم معتقدند «کالا چندان مهم نیست، مهم این است چطور آن را بفروشید». این باور در مورد بیشتر کالاها که بازار رقابتی دارند و خریدار می تواند کالای موردنیاز خود را از بین گزینههای مختلف انتخاب کند تا حد زیادی اغراق آمیز است. وقتی این جمله کاربرد دارد که فروشندهها محدود و خریداران زیاد هستند.
در بازار رقابتی، کالا اهمیت زیادی دارد و باید بتواند چند نیاز مصرف کننده و خریدار را برطرف کند. افرادی که در حوزه بازاریابی کار می کنند، باید کالا را برای مشتری تعریف کنند، آن را راه اندازی کرده و بازخورد بگیرند. مدیر بازاریابی در یک سازمان، نقشی استراتژیک دارد و کارمندان بخش بازاریابی در طی زمان به سمتهای مدیریتی و هیئت مدیره ارتقا پیدا می کنند. پس احتمال این که مدیر بازاریابی به سِمت مدیریت ارشد شرکت برسد، بسیار بیشتر از مدیران بخش فنی و بخش منابع انسانی است.
مدیر بازاریابی وظایف دشوار و پیچیدهای دارد، زیرا به جز سختکوشی، به مهارتهای ارتباطی، قدرت مفهومسازی، توانایی فعالیت در فشار کاری بالا و مهارتهای بین فردی نیز نیاز دارد. در ادامه 11 نکته را معرفی میکنیم که شما را به یک مدیر بازاریابی موفق تبدیل خواهد کرد.
1. دقیقا بدانید مصرفکننده به دنبال چه چیزی است
توسعه برند شرکت، اصلیترین وظیفه هر مدیر بازاریابی است. توسعهی برند سبب توسعهی محصول می شود تا نیاز مصرف کننده را تشخیص دهد. مدیر بازاریابی باید علاوه بر برندسازی، خودِ شرکت را هم توسعه دهد. شاید مدیر ارشد بازاریابی به طراحی و ساخت لوگو، طراحی محصول، توسعه، برندسازی، کمپینهای تبلیغاتی، آزمون بازاریابی، راه اندازی شبکه توزیع و ... مشغول باشد. درک نیاز مصرف کننده و برندسازی بر اساس آنها، مهمترین عامل موفقیت یک مدیر بازاریابی است.
2. با بخش فروش ارتباط برقرار کنید
مدیر بازاریابی جایگاه بالاتری نسبت به تیم فروش دارد، تیم بازاریابی درگیر خرده فروشی نمی شود بلکه این کار، وظیفه مدیر فروش و مدیر اجرایی است. پس بسیار مهم است کارمندان بخش بازاریابی با بخش فروش ارتباط برقرار کنند. مدیر بازاریابی باید مهارتهای فروش را یاد بگیرد تا از این طریق بتواند تیم کاری را برای قبول استراتژی، ایدهها، تعریف وظایف و تصمیمات خود متقاعد کند. لازم است بدانید، مدیر بازاریابی نیاز نیست کار فروش در خرده فروشیها را انجام دهد، اما باید روحیه مصرف کننده و پویایی خرده فروشی را از نزدیک درک کند. خرده فروشان نقش مهمی در توسعه برند در هنگام خرید دارند و مدیر بازاریابی نباید از این مسئله غافل بماند.
3. ایدهپردازی کنید
معمولاً ایدهی ابتدایی کالاهای جدید از بخش بازاریابی بیرون میآید و به تدریج به مدیران ارشد کشیده می شود. اگر مدیر ارشد با آن ایده موافقت کند، به بخش فنی منتقل می شود تا امکان اجرای آن ارزیابی شود. مدیر بازاریابی باید ایده پردازی کند و نسبت به محصول و ارائهی آن به بازار، اشتیاق و رغبت نشان دهد. اگر مدیر بازاریابی انرژی و اشتیاق کافی نداشته باشد، هر چقدر هم شرکت برای پروموشن ها هزینه کند، بیفایده خواهد بود.
پس بخش بازاریابی باید در تمام بخشهای شرکت نفوذ کرده و انرژی صرف کند. این موضوع سبب موفقیت محصول و برند خواهد شد.
4. قادر به انجام چند کار همزمان باشید
مدیر بازاریابی باید این مهارت را در خود بوجود آورد که به طور همزمان روی چند کار تمرکز کند و تمام آنها را به نتیجه برساند. مدیر بازاریابی باید بتواند دادههای ثانویه را تحلیل کند، مصاحبهی اولیه را انجام دهد، درباره کالاهای جدید از مشتریان بازخورد بگیرد و تیم توسعه را جلو ببرد.
مدیر بازاریابی باید با تیم فروش، تبلیغات و روابط عمومی هم ارتباط داشته باشد تا به نتیجه بهتری برسد. او باید بتواند گزارشها را سر موقع به گوش مدیریت برساند تا نظر او را جلب کند. پس مدیر بازاریابی باید مهارت برقرار ارتباط مؤثر، مهارت ارائه و قدرت تحلیل نرخ بازگشت سرمایه را داشته باشد.
اگر سازمانی بخش روابط عمومی ندارد، وظیفهی مدیر بازاریابی است تا با رسانهها در ارتباط باشد. اگر تصویر شرکت به دلایلی تخریب شده، وظیفه بخش بازاریابی است تا شرایط را مدیریت کند و تصویر شرکت را در نظر رسانهها بهبود دهد.
5. فقط روی رقابت در صنعت خودتان تمرکز نکنید
در دنیای امروز، شاید در صنعتی به جز صنعت خودتان هم رقیب داشته باشید. برای مثال رقیب اصلی دوربینهای عکاسی، گوشیهای موبایلی است که قادر به ثبت با کیفیتترین تصاویر است و خیلی راحت هم میتوان تصاویر را به دیگر ابزارها انتقال داد.
کارمندان بخش بازاریابی باید پیرامون پنج سازمانی که در زمینه کاری خودشان فعالیت نمی کنند اما احتمال دارد رقیب آنها شوند، اطلاعات جمع آوری کنند. اگر در صنایعی چون خدمات حمل و نقل یا تحویل غذا فعالیت دارید، احتمال این که در حوزههای دیگر رقیبانی داشته باشید، بسیار بالاست. پس مراقب این مسئله باشید.
6. پیامهای برندتان مختصر و مفید باشد
قطعاً کالای شما فایدهای برای مصرف کننده دارد. مثلاً، سبب راحتی او می شود، هزینهها را کاهش می دهد، خدمات را سریعتر می کند. پس باید بتوانید فایدهای که کالا برای مخاطب دارد را در قالب جملات ساده و قابل فهم به او منتقل کنید. خیلی از کارشناسان می گویند کمپین تبلیغاتی خوب باید متمرکز، ساده و شفاف باشد تا بتواند در ذهن مخاطب نفوذ کند. از هر ابزار تبلیغاتی که استفاده کنید، مهم این است بتوانید از روشی مناسب، پیام خود را روشن و واضح به مخاطب برسانید.
ادامه دارد ...
0 اظهار نظر